نقاط قوت و ضعف ورود حوزویان به دانشگاه و راهبردها و راهکارهای تعامل حوزه و دانشگاه
مقدمه:
پس از پیروزی انقلاب با ماهیت اسلامی آن در ایران و نقشی که روحانیت در شکلگیری و بهخصوص رهبری آن داشت، انتظار میرفت حضور روحانیت در عرصههای مختلف انقلاب، پررنگتر و مؤثرتر باشد. یکی از این عرصهها، دانشگاه و محافل آکادمیک و علمی بود. انقلاب اسلامی موجب شد روحانیت در عرصههای مختلف دانشگاهی حضور مؤثرتری داشته باشد؛ بعضی از این عرصهها به شکل فعلیاش قبل از انقلاب اسلامی وجود نداشت(مانند نهاد نمایندگی ولی فقیه)، برخی هم وجود داشت اما تقویت گردید مانند تحصیل یا تدریس فضلای حوزوی در دانشگاه ها. این عرصه ها به طور کلی در پنج محور ذیل خلاصه میشود:
- تبلیغ آموزهها و معارف دینی که با هدایت و ساماندهی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبریمدظلهالعالی در دانشگاهها صورت میگیرد و عمده فعالیتهای آن فرهنگی و تبلیغی است.
- تحصیل در علوم دانشگاهی که عمدتاً در زمینه علوم انسانی است و در بعضی از رشتهها مانند معارف، فقه، عقاید و… حضور روحانیت پررنگتر است.
- تدریس علوم دانشگاهی که عمدتاً در زمینه علوم اسلامی و انسانی است.
- پژوهش و عضویت در هیأت های علمی دانشگاه ها
- مدیریت
حضور بزرگانی از حوزه علمیه همچون آیتالله شهید مطهری(ره)، آیتالله بهشتی(ره)، شهید مفتّح(ره) و… در محافل آکادمیک در قبل و بعد از انقلاب توانست منشأ آثار پربرکتی شود که بر احدی پوشیده نیست. بعد از انقلاب نیز معمار کبیر انقلاب امام خمینیرحمهاللهعلیه و رهبر معظم انقلابمدظلهالعالی همواره بر ارتباط این دو نهاد مهم و تأثیرگذار که همانند دو بال، زمینه صعود جامعه اسلامی در مسیر کمال را مهیا میکنند و نیز لزوم اسلامی سازی دانشگاه ها و علوم انسانی تأکید فراوانی داشتهاند.
امام خمینیرحمهالله علیه:
«میخواهند که دانشگاه و فیضیه با هم مرتبط نباشد؛ برای اینکه این ارتباط موجب اسلامی شدن دانشگاه میشود و این ارتباط اسباب این میشود که آن بدبینیهایی که در طول مدت زیاد بین دانشگاه و طلاب علوم دینی حاصل شده بود از بین برود. وقتی این بدبینی ها از بین رفت و دانشگاه در کنار فیضیه مشغول به فعالیت شدند، دست اینهایی که قبلهشان شرق یا قبلهشان غرب است، کوتاه میشود. و لهذا، با تمام قوا، کوشش میکنند و میکردند که این دو قشر را از هم جدا کنند و بدبین کنند. وقتی این دو قشر ازهم جدا شد و بدبین شدند به هم، آنها کارهای خودشان را هر طوری که میخواهند، انجام بدهند. »صحیفه امام؛ ج 14، ص 429-430
مقام معظم رهبری مدظلهالعالی:
«باید با هم مرتبط و خوشبین باشند، با هم کار کنند، از هم جدا نشوند و از یکدیگر استفاده کنند. علومی را که امروز حوزههای علمیه می خواهند فرا بگیرند، دانشگاهیها به آنها تعلیم بدهند. دین و معرفت دینی را هم که دانشگاهیها احتیاج دارند، علمای حوزه به آنها تعلیم بدهند. سرّ حضور نمایندگان روحانی در دانشگاه ها، همین است. چه قدر خوب است که این ارتباطها، برنامهریزی و سازماندهی بشود.» بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب29/9/68
برخی نقاط قوت و ضعف ورود حوزویان به دانشگاه:
نقاط قوت:
- اسلامیسازی علوم انساني(پس از آشنایی حوزویان با علوم انسانی): طبیعتاً برای اینکه طلاب و فضلای حوزه علمیه بتوانند به بحث اسلامیسازی علوم انسانی و نقد دیدگاه غربگرایان ورود پیدا کنند، ابتدا باید به صورت تخصصی با این رشتهها آشنا شوند و اصول و اساس نظرات اندیشمندان علوم انسانی را حلّاجی کنند تا بتواند با دیدی باز نقاط ضعفشان را اصلاح و از نقاط قوّت آنها استفاده کنند و نظریههایی دقیق و مبتنی بر اصول دین مبین اسلام ارائه کنند.
مقام معظم رهبریمدظلهالعالی: من با ورود علوم انسانی به حوزهی علمیه اصلاً مخالفتی ندارم. من میگویم حوزهی علمیه باید پایههای علوم انسانی مبتنی بر تفکر اسلامی و جهانبینی اسلام را مستحکم بریزد … باید این پایهها ریخته شود؛ و این ممکن نخواهد شد، مگر اینکه با علوم انسانی آشنا باشیم؛ شکی در این نیست. بنابراین در حوزه علمیه علوم انسانی را بخوانند، اینها را یاد بگیرند، صورتبندی مسائل و عناوین را در این علوم فرا بگیرند؛ بعد برگردند به مبانی اسلامی، ببینند مسائل متناظر آنها با تفکر اسلامی چگونه است و چگونه شکل میگیرد. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبهی حوزه علمیه قم 2/8/89
- محیطی مناسب و مستعد برای تبلیغ دین: یکی از بهترین مکانهایی که جوانان را دور هم جمع کرده و مناسبترین فضا را برای پیدا کردن مخاطب دینی در اختیار طلاب قرار می دهد دانشگاه است. طلبه ای که اهل تبلیغ دین باشد میداند که برای تعامل بهتر ابتدا باید مخاطب خود را پیدا کند و دانشگاه این فرصت مناسب را در اختیار او قرار میدهد. یکی از دلایل و به عبارتی فواید استقبال طلاب از دانشگاهها استفاده از محیط دانشگاه برای تعامل بیشتر با جوانان و انجام رسالت تبلیغ است.
- دسترسی روحانیت به نسل جوان آیندهساز: مساجد و نمازهای جماعت و جمعه و مراسم دعا غالباً شاهد افراد مسن یا طبقات کارگران، کسبه و بازاریان است و دانشجویان و اساتید دانشگاهها کمتر حضور یافته و از راهنماییهای روحانیون محرومند. حضور روحانیون فاضل در دانشگاهها زمینه ارتباط دینی آنان را با نسل جوان دانشجو که نقشآفرینان فردای کشور و نیز اساتید دانشگاهها که نقشآفرینان امروز جامعهاند فراهم کرده و در صورت داشتن توانمندیهای لازم میتوانند بیشترین تکلیف تبلیغی خویش را انجام دهند.
- آشنایی با روشهای پژوهش و تحقیق نوین (کسب مهارت و تخصص پژوهش دانشگاهي): با وجود پیشرفتهای خوبی که در سالهای اخیر در امر پژوهش در حوزه دیده میشود اما کاستیهای زیادی در این زمینه وجود دارد. از مهمترین کاستیهای پژوهش در حوزه، پژوهشمحور نبودن دروس سطوح حوزه و نیز آشنا نبودن طلاب با روشهای پژوهشی صحیح و علمی و عدم آموزش طلاب در این زمینه است. در صورتی که دانشگاه در این زمینه قویتر عمل میکند و یکی از مواد درسی همه مقاطع تحصیلی دانشگاه، چندین واحد روش تحقیق است. و تکالیف پژوهشی متعدد اساتید نیز کمک مهمی در جهت یادگیری بهتر روشهای پژوهشی است. لذا ورود حوزویان به دانشگاه برای آشنایی طلاب با امر پژوهش سودمند است.
مقام معظم رهبری مدّظلهالعالی: البتّه حوزهی علمیّه هم برای اینکه پیشرفت کند و از جمود خارج شود، باید روش های علمی را به دست آورد که در دانشگاه معمول است. امروز بحمداللَّه حوزه در این جهت پیشرفتهای زیادی کرده است. بیانات در دیدار طلّاب و دانشجویان 27/9/73
- بهروز شدن دانش دینی روحانیت: دانشی که روحانیت دارد و بهعنوان دانش دینی و اسلامی از آن یاد میکنیم، اگر بخواهد با رویکردهای مختلف فلسفی، فقهی و… بهروز شود، لازم است در تماس با سؤالات جدید قرار گیرد. نقطه تماس مسائل جدیدی که در علوم انسانی مطرح میشود، دانشگاههاست. روحانیت چه در عرصه فراگیری و چه در عرصه تدریس این علوم با پرسشها و مسائل جدید آنها روبهرو میشود و این باعث میشود که در بازخوانی متون دینی و دانش دینی خود، به روز شود.
- تقویت جنبه کاربردی معارف دینی از طریق ارتباط با علوم انسانی جدید: بخشی از معارف دینی انتزاعی که امکان عملیاتی و کاربردیتر شدن دارند با تحقیقات و پژوهشهای میدانی و آزمایشهای تجربی میتوانند جنبه کاربردی بیشتری پیدا کنند. این مساله جای کار زیادی دارد و میتواند نقش مهمی در کاربردی شدن برخی از معارف دینی انتزاعی ایفا کند.
- نمایان شدن ظرفیت مطلوب دانش آموختگان حوزوی در علوم انسانی: برتری طلبهای که پیشینه مطالعاتی حوزوی دینی دارد، بر دانشجویی که از آن بهرهای ندارد، کاملاً مشهود است. در مقام استادی هم، مقایسه بین استادی که صرفاً با اتکا به معلومات دانشگاهی خود به تدریس میپردازد، با استادی که از معلومات حوزوی برخوردار است، ظرفیت بالای حوزویان را نشان میدهد. حضور طلاب و فضلای حوزوی در دانشگاهها میتواند سهمی مؤثر در ارتقاء سطح علمی دانشگاهها داشته باشد.
- آشنایی حوزویان با فضاهای ذهنی و فرهنگی واقعی نسل جوان و نیازهای دینی دانشگاهیان
- فراهم آمدن امکان حمایتهای علمی و تئوریک از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی با حضور آکادمیک روحانیت: خوشبختانه آثار ارزشمندی در حوزههای اقتصاد، سیاست، فرهنگ و عرصههای دیگر تولید شده است؛ یعنی به موازات حضور آکادمیک روحانیت، شاهد پیدایش آثاری هستیم که با پشتوانه علمی و تئوریکی که این دانشآموختگان دارند هم متناسب با محافل علمی است و هم به واسطه حضور این دانشآموختگان در حوزه علمیه و برخورداری از مطالعات دینی و اسلامی از پایه و اساس دینی محکمی برخوردارند. فضلای دانشآموخته متد دانشگاهی میتوانند پایههای تئوریک دستگاههای نظام را طراحی و تولید نموده و آموزههای دینی را در قالبهای اجرایی نوین حاکمیتی تحقق بخشند.
نقاط ضعف(آسیبها):
- کمرنگتر شدن بُعد دینی و پیشینه حوزوی با حضور آکادمیک روحانیون در دانشگاه: روحانیت از قدیم بهعنوان حامل و حامی دانش دینی شناخته شده است؛ لذا انتظار میرود که حضور مؤثری در محافل علمی و دانشگاهی داشته باشد و نقش معرفتبخشی خود را ایفا نماید. به نظر میرسد که گاهی اوقات، بُعد حوزوی و دینی در مواجهه با دانشها و فعالیتهای جدید دانشگاهی، تضعیف میشود. و حتی برخی طلاب استحاله ماهیتی پیدا کرده و هویت طلبگی خود را از دست میدهند دقیقاً رفتار و منششان دانشجویی میشود. دلایلی مثل وجود دریایی از پرسشهای جدید از یکسو و جذابیتهای علوم جدید از سوی دیگر باعث میشود که گاهی تحصیلکرده حوزوی، پیشینه تحصیلاتی خود را کمتر در نظر بگیرد و نقش او کمرنگتر شود.
- مدرکگرایی: مدرکگرایی آفتی بزرگ برای هر جامعه علمی به خصوص حوزه است؛ اما مقتضیات زمان و شرایط جامعه و اوضاع اقتصادی امروز، ضرورت مدرک معتبر را ایجاب میکند و از آنجا که متاسفانه برای مدرک تحصیلی حوزوی در خارج از فضای حوزه اعتبار زیادی قائل نیستند لذا برخی طلاب راه چارهای جز دانشگاه پیش روی خود نمیبینند.
- وجود نوعی رویکرد تلفیقی و گاه انفعالی در آثار فکری روحانیون دانشگاهی: روحانیت از یکسو دغدغههای دینی خود را دارد و از سوی دیگر در مواجهه با علوم انسانی جدید و دستاوردهای مثبت آنها، ممکن است رو به ایجاد تلفیق بین آنها آورد. این تفکر تلفیق بین آموزههای دینی و دستاوردهای علوم انسانی جدید در بعضی موارد، ممکن است نوعی حالت انفعالی به وجود آورد؛ به این معنا که همیشه در صدد معادلسازی برای مفاهیم و آموزههای موجود در قرآن و سنت با علوم جدید است. التقاطی شدن یکی از آسیبهایی است که گاهی اوقات بهکارگیری آنها در فهم متون دینی، ما را دچار مشکلاتی میکند و به نظریههایی میرسد که با آموزههای دینی ما مخالف است.
- کاهش ارتباطات مردمی روحانیون دانشگاهی نسبت به روحانیون خارج از دانشگاه: این دسته از روحانیون، تحت تأثیر زبان و ادبیات دانشگاهی قرار میگیرند و در نتیجه فاصله معناداری با تودهها پیدا میکنند. از طرف دیگر، چون حوزه فعالیتشان در جای خاص و محیط دانشگاه تعریف شده، طبیعتاً مهمترین حوزه فعالیتشان که عرصه مردمی و حضور در بین مردم وتبلیغ دینی است کمرنگ میشود.
- تلاش برای کسب عنوان و شخصیت اجتماعي دانشگاهي:
برخی از طلاب به علل مختلف، برای عنوان دانشگاهی و دانشجویی، نوعی شخصیت اجتماعی قائلند که آن را بیش از شخصیت و جایگاه اجتماعی حوزه تلقی میکنند. و داشتن عناوینی مانند دکتر و… را به عناوین طلبگی خود ترجیح میدهند.
- تغییر ظاهر و پوشش طلبگی: دانشگاه و محیط آن، از جمله مکانهایی ست که هرچند فضایی مناسب و مستعد برای تبلیغ دین است اما از طرفی، طلاب در معرض دید بیشتر و در نتیجه زیر ذرهبین هستند، برخی از طلاب به دلیل فضایی که بر محیط دانشگاه حاکم است، علاقهای ندارند که با عنوان طلبه شناخته شوند پوشش طلبگی را کنار گذاشته و یا ظاهر و پوشش خود را تغییر میدهند.
- زهد گریزی و ثروتمحوری: برخی روحانیون که امکان عضویت علمی آنها در دستگاهها فراهم شده و با حقوقهای هیئت علمی عادت کردهاند، علاوه بر اینکه سبک زندگی زاهدانه قبلیشان تبدیل به زندگی تشریفاتی و تجملاتی گشته، روحیه تدریس و تبلیغ و تألیف فیسبیلالله را از دست داده و برای انجام هر قدم یا قلم علمی توقعات و شرطگذاری مالی سنگین پیدا میکنند.
- برقراری رابطههای ناسالم با جنس مخالف: وجود کلاسهای مختلط در برخی دانشگاهها و عادی بودن برخوردهای باز و آزاد برخی دانشجویان و اساتید با جنس مخالف، ممکن است به مرور از قبح ارتباطات بیمبالات مخصوصاً در بین برخی که خودسازی مناسبی نداشتهاند بکاهد که این نیز میتواند آسیبی جدی برای طلاب و وجههی طلبگی در بین دانشجویان داشته باشد.
- حس خودکمبینی و عدم اعتماد بهنفس: برخی حوزویان دانشگاهی به دلیل دلباختگی که به علوم غربی پیدا میکنند حوزه و علوم حوزوی را کوچک و بیخاصیت تلقّی کرده و درنتیجه احساس خودکمبینی و عدم اعتمادبهنفس در آنها شکل میگیرد.
- دوری از معنویت: مسلّماً فضای معنوی حوزه و حضور اساتید و طلاب باتقوا و بامعنویت حوزه قابل مقایسه با دانشگاه نیست و متأسفانه گاهی طلابی که از این فضا دور میشوند اسیر جوّ دانشگاه شده و از معنویت فاصله میگیرند.
- تمایل به سبک زندگی غربی: برخی حوزویان مشغول به تحصیل علوم انسانی، بهواسطه مطالعات دروسی که عمدتاً با شکلی شکیل، سبک زندگی غربی را به عنوان سبک برتر معرفی میکنند، این سبک زندگی را برگزیده و حتی مروّج آن نیز میشوند.
- موازیکاری یا تداخل: اگر رشتهی انتخابی طلبه در دانشگاه از رشتههای موجود در حوزه مانند الهیات و علوم اسلامی که فقه، فلسفه، کلام، تفسیر و… خوانده میشود باشد خود میتواند نوعی موازیکاری حتی رو به نزول باشد. دروس اسلامی و الهیات در حوزه، از منابع و اساتید قوی برخوردار است و لزومی به گذراندن این رشتهها در دانشگاه نیست. به عبارت دیگر فقهی که در دانشگاه تدریس می شود به هیچ وجه قابل مقایسه با فقه در حوزه و اساتید بسیار فاضل آن نیست و اصولاً ورود دستگاهها به تدریس علوم دینی مانند فقه و اصول و کلام و حدیث… دخالت در کار غیرتخصصی است که نتیجهی نامطلوبی دارد.
- کمبود وقت: دروس حوزه دروسی هستند که برای فهم و نهادینه شدن آنها، علاوه بر حضور در کلاس و مطالعه، نیاز به مباحثه و تفکر بسیار دارد و این یعنی تقریباً پر شدن تمام وقت طلبه، و از طرفی در دروس دانشگاه هرچند چنین دقتی کمتر وجود دارد؛ اما کثرت تکالیف و تحقیقها، تمام وقت دانشجو را میگیرد و عملاً جمع دروس حوزه و دانشگاه عملاً مشکل خواهد بود و نتیجه آن کم گذاشتن از یک طرف است که با توجه به جذابیت ظاهری دانشگاه و دروس آن، این حوزه است که احتمالاً در این دو راهی فدا می شود.
- خروج جمعی از طلاب مستعد از حوزه و محرومیت حوزه از آنان: جاذبههای دانشگاه قطعاً تعدادی از طلاب با استعداد حوزه را به خود جذب کرده و امکان اینکه آنان از عالمان بزرگ فردای حوزهها شوند سلب میشود و حوزه از آینده درخشان و نافعشان محروم میگردد و به تعبیر آیت الله جوادیحفظه الله نهال فروشی خواهد شد.
راهبردها:
- افزایش جاذبهها و ویژگیهای مثبت دانشگاهی در نظام آموزشی حوزهها جهت تأمین خواستههای حوزویان متمایل به حضور در دانشگاهها
- توجیه آغازین و تذکر مستمر ارزشهای حوزوی و دینی به طلابی که وارد دانشگاهها میشوند.
- ارتباط مستمر حوزه با حوزویان محصل یا مدرس در دانشگاهها و تعامل علمی طرفینی تقویت بنیه علمی و دینی آنان و بهرهگیری از آموختههای نوین آنها
- حمایت سازمانی و معنوی از روحانیون در طول تحصیلات آکادمیک و بعد از فارغالتحصیلی
- ایجاد مراکز صنفی روحانیون باتوجه به تحصیلات آکادمیک آنان در رشتههای مختلف
- استفاده از حوزویان دانشگاهی در جهت هویتسازی دینی علوم انسانی
راهکارها:
- برنامهریزی برای اعتباربخشی جدّی به مدارک حوزوی؛
- کوتاه کردن سنوات تحصیل حوزوی جهت دستیابی سریعتر طلاب به مدارک فارغالتحصیلی؛
- بهروز رسانی و کاربردی ساختن دروس و آموزشهای حوزوی جهت احساس مفید وبودن تمام تحصیلات طلبگی برای جامعه؛
- توجیه طلاب متقاضی تحصیل یا تدریس در دانشگاهها نسبت به پایبندی به ارزشهای دینی و حوزوی و زی طلبگی و نیز نسبت به هدفمند کردن انتخاب رشته تحصیلی؛
- برگزاری دورهها، نشستهای فصلی و اردوهای بصیرتی مختلف در طول تحصیل با هدف تقویت بنیه علمی دینی و حمایت معنوی و همچنین یادآوری جایگاه طلاب و روحانیت،جایگاه اخلاق، وظایف روحانیت و تبیین مسیر پیشروی آنها به منظور جلوگیری از سردرگمی و اشتباه پیمودن مسیر؛
- حمایت از روحانیون دانشگاهی بعد از پایان تحصیلات و استفاده از افرادی که توانمندی بالاتری دارند در بخشهای مختلف تدریسی یا مدیریتی حوزوی، متناسب با رشته تحصیلیشان ؛
- تأسیس مراکز تحقیقاتی حوزوی دانشگاهی در جهت نقشآفرینی حوزویان دانشگاهی برای هویتسازی دینی علوم انسانی؛
- زمینهسازی در مراکز تحقیقاتی مذکور برای گفتوگوی علمی روحانیون دانشگاهی و حوزویان و دانشگاهیان محض؛
- برگزاری همایشها، سمینارها و نشستهای تخصصی برای ارائه دستاوردهای حوزوی-دانشگاهی روحانیون دانشگاهی؛
- تشکیل کرسیهای نقد و بررسی علوم انسانی غربی با هدف دستیابی به علوم انسانی اسلامی؛
- برنامهریزی جهت استفاده از ظرفیت طلاب دانشجو برای تبلیغات دینی و مذهبی برای دانشجویان و دانشگاهیان؛
- تکریم از روحانیون دانشگاهی که در رشتههای مختلف تحصیلی و پژوهشی خود موفق بودهاند و یا تولیداتی داشتهاند؛
- تأسیس و راهاندازی مرکز جامع علمی در حوزه با هدف هدایت، حمایت و استفاده از طلاب و روحانیون دانشگاهی؛
- راهاندازی تشکّل انجمن حوزویان دانشگاهی.